ـ نماز:
قرآن کریم می فرماید: يَا أيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلاَةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِکْرِ اللَّهِ وَ ذَرُوا الْبَيْعَ ذلِکُمْ خَيْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ؛[۳۰] اى كسانى كه ايمان آورده ايد! چون براى نماز جمعه ندا داده شد، به سوى ذكر خدا بشتابيد و دادوستد را واگذاريد. اگر بدانيد، اين براى شما بهتر است.
برجسته ترین اثر نماز یاد خداست؛ اَقِمِ الصَّلاَةَ لِذِکْرِي؛[۳۱] به ياد من نماز را برپا دار.
پیامبر بزرگوار اسلام-صلی الله علیه و آله- فرمود: يَا عَلِيُّ ثَلَاثٌ فَرَحَاتٌ لِلْمُؤْمِنِ فِي الدُّنْيَا: لِقَاءُ الْإِخْوَانِ وَ الْإِفْطَارُ فِي الصِّيَامِ وَ التَّهَجُّدُ مِنْ آخِرِ اللَّيْلِ؛ [۳۲] ای علی! سه شادی برای مؤمن در دنیا وجود دارد؛ دیدار دوستان و برادران، افطار در [غروب] روزه و شب زنده داری در آخر شب.
ـ دعا:
يكي از مصاديق مهم ذكر، دعاست. ازاين روست كه از دعا به عنوان مخ عبادت ياد شده است. انبيا و اولياي خدا، به وسیله دعا با خداوند ارتباط برقرار مي كنند.
دعا، راه ارتباط با خدا هنگام بروز مشکلات و نگرانی ها (بقره/۱۸۶) و مصداق یاد خدا و نوعی عبادت و خضوع و بندگی است. آن که از دعا و بندگی حق سر باز زند، باید در انتظار آتش جهنم باشد. (غافر/۶۰) افزون بر این، مقاماتی نزد خداوند است که بدون دعا نمی توان به آنها رسید.[۳۳]
هنگامی که انسان ببیند گوشی شنوا برای شنیدن دردهای او وجود دارد و حتماً پاسخ او را می دهد، به آرامش می رسد؛ به خصوص اینکه می داند کسی که مورد نجوای اوست، بر هر چیزی قادر است و توان برطرف کردن دردها و برآوردن حاجت های او را دارد. قرآن داستان پُرفرازونشیب حضرت ایوب-علیه السلام- را نقل نموده، نتیجه صبر و دعای ایشان را بیان می کند:
وَ أيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَ أنْتَ أرْحَمُ الرَّاحِمِينَ * فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَکَشَفْنَا مَا بِهِ مِنْ ضُرٍّ وَ آتَيْنَاهُ أهْلَهُ وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَ ذِکْرَى لِلْعَابِدِينَ؛[۳۴] و ايوب را [ياد كن] هنگامى كه پروردگارش را ندا داد: به من آسيب رسيده است و تويى مهربان ترين مهربانان. پس [دعاى] او را اجابت نموديم و آسيب وارده بر او را برطرف كرديم و كسان او و نظيرشان را همراه با آنان، [دوباره] به وى عطا كرديم؛ [تا] رحمتى از جانب ما و عبرتى براى عبادت كنندگان [باشد].
امام صادق-علیه السلام- می فرماید: كَانَ أبِي إِذَا حَزَنَهُ أمْرٌ جَمَعَ النِّسَاءَ وَ الصِّبْيَانَ ثُمَ دَعَا وَ أمَّنُوا؛ پیوسته این گونه بود که هرگاه چیزی پدرم را اندوهگین می ساخت، امر می نمود زنان و کودکان جمع شوند. سپس دعا می کرد و آنها آمین می گفتند. [۳۵]
امیر مؤمنان-علیه السلام- می فرماید: ادْفَعُوا أمْوَاجَ الْبَلَاءِ عَنْكُمْ بِالدُّعَاءِ قَبْلَ وُرُودِ الْبَلَاء؛[۳۶] گرفتاری های پی درپی را پیش از ورود، با دعا دفع کنید.
دعا، راه رهایی از غربت و تنهایی، مایه آرامش دل، موجب تقرب به خدا و بهترین وسیله بازیابی خود است.[۳۷]
خداوند در پاسخگویی به دعاکنندگان، با لطافت تمام هفت بار خودش را مطرح می کند و انسان ها را بندگان خودش می داند. فقط شرط استجابت، ایمان و انجام فرامین اوست؛ وَ إِذَا سَألَکَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَ لْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ؛[۳۸] و هرگاه بندگان من از تو درباره من بپرسند، [بگو] نزديكم و دعاى دعاكننده را هنگامى كه مرا بخواند، اجابت مى كنم. پس، [آنان] بايد فرمان مرا گردن نهند و به من ايمان آورند. باشد كه راه يابند.
۲. رضايت مندي از قضا و قدر الهی
بسیاری از ناامیدی ها و ناراحتی ها، نتیجه رویدادهای ناخوشایند زندگی است که باعث سلب آرامش انسان می شود؛ رویدادهایی که گاه آدمي سهمی در ایجاد آن نداشته، بر اساس حکمت و مصلحت خداوند، به دلایلی از جمله امتحان انسان ها، اتفاق می افتد. قرآن در این میدان، بحث قضا و قدر و تسلیم در مقابل آن را مطرح می سازد. باید با کمال شهامت بپذیریم که نه آمدن سختی ها در اختیار ماست و نه رفتن آنها؛ بلکه آنچه به دست ماست، واکنش ما در برابر موقعیت های ناخوشایند است؛[۳۹] چنان که قرآن کریم می فرماید: بَلَى مَنْ أسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لاَ هُمْ يَحْزَنُونَ؛[۴۰] آرى، هركس خود را با تمام وجود، به خدا تسليم كند و نيكوكار باشد، پس مزد وى پيش پروردگار اوست و بيمى بر آنان نيست و غمگين نخواهند شد.
پیامبر گرامی اسلام-صلی الله علیه و آله- فرمود: مَنْ وَثِقَ بِأنَ مَا قَدَّرَ اللَّهُ لَهُ لَنْ يَفُوتَهُ اسْتَرَاحَ قَلْبُهُ؛[۴۱] هرکس اطمینان کند که آنچه خداوند برای او مقدر کرده، از او فوت نمی شود، قلبش راحت و آرام می گردد.
لقمان حکیم در اندرزهایش به فرزند خود می گوید:
يَا بُنَيَّ أحُثُّكَ عَلَى سِتِّ خِصَالٍ لَيْسَ مِنْ خَصْلَةٍ إِلَّا وَ هِيَ تُقَرِّبُكَ إِلَى رِضْوَانِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ تُبَاعِدُكَ مِنْ سَخَطِهِ. الْأُولَى أنْ تَعْبُدَ اللَّهَ وَ لَا تُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً وَ الثَّانِيَةُ الرِّضَا بِقَضَاءِ اللَّهِ فِيمَا أحْبَبْتَ وَ كَرِهْتَ وَ الثَّالِثَةُ أنْ تُحِبَّ فِي اللَّهِ وَ تُبْغِضَ فِي اللَّهِ وَ الرَّابِعَةُ تُحِبُّ لِلنَّاسِ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِكَ وَ تَكْرَهُ لَهُمْ مَا تَكْرَهُ لِنَفْسِكَ وَ الْخَامِسَةُ تَكْظِمُ الْغَيْظَ وَ تُحْسِنُ إِلَى مَنْ أسَاءَ إِلَيْكَ وَ السَّادِسَةُ تَرْكُ الْهَوَى وَ مُخَالَفَةُ الرَّدَى؛[۴۲]
فرزندم! تو را به شش خصلت تشویق می کنم که تو را به رضایت الهی نزدیک می نماید و از ناراحتی اش دور می سازد: ۱. خدا را عبادت کن و چیزی را برای او شریک نگیر؛ ۲. به قضای الهی در چیزهایی که دوست داری و دوست نداری، راضی شو؛ ۳. برای خدا دوست داشته باش و برای او بغض به دل گیر؛ ۴. برای مردم آنچه را برای خود دوست داری، دوست داشته باش و برای آنها هرچه را برای خود نمی پسندی، نپسند؛ ۵. خشم خویش فروگیر و به هرکس به تو بدی نموده، خوبی کن؛ ۶. با هوا و هوس و پستی مخالفت بورز.
حضرت علی-علیه السلام- می فرماید: مَنْ رَضِيَ بِمَا قَسَمَ اللَّهُ لَهُ لَمْ يَحْزَنْ عَلَى مَا فِي يَدِ غَيْرِهِ؛[۴۳] هرکس به آنچه خدا تقسیم نموده، راضی باشد، بر آنچه در دست دیگران است، غمگین نخواهد شد.
مصداق بارز راضی به قضای الهی، وجود مبارک حضرت سیدالشهداء-علیه السلام- است که در آخرین لحظات عمر پُربارشان، سر بر خاک بندگی نهاده، فرمود: إلهى رِضىً بقَضائِك لا معبودَ سِواك؛[۴۴] خدايا، به خواسته ات راضي ام و معبودي جز تو نيست.
۳. توبه و اميدواري
از جمله مواقعی که انسان دچار ناآرامی و اضطراب می شود، پس از ارتکاب گناهان و گرفتارشدن به عذاب وجدان و احساس گناه است که گاهی طبق روایات، اندوه طولانی به بار می آورد.
امام صادق-علیه السلام- می فرماید: كَمْ مِنْ صَبْرِ سَاعَةٍ قَدْ أوْرَثَتْ فَرَحاً طَوِيلًا وَ كَمْ مِنْ لَذَّةِ سَاعَةٍ قَدْ أوْرَثَتْ حُزْناً طَوِيلاً؛[۴۵] چه بسا ساعتی تحمل و صبر، شادی طولانی به دنبال دارد و چه بسیار لذت گذرا که اندوه طولانی به جای می گذارد.
فکر اینکه چه عذاب سختی در انتظار انسان است و نیز ترس از رسواشدن نزد مردم، شب و روزِ آدمی را پُر از دلهره و تشویش می کند و تنها عامل آرامش بخش، گذشت خداوند از خطای انسان و پوشاندن گناه اوست. آیات بسیاری در قرآن به این حقیقت اشاره می کند که خداوند به اقتضای ستّاریت و غفوریت خود، بندگانش را مشمول لطف خویش قرار داده، راه بازگشت را برای آنان باز می گذارد حتی به ایشان بخشش تمام گناهان و جبران و تبدیل آنها به نیکی ها را وعده می دهد؛ چنان که فرموده:
قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أسْرَفُوا عَلَى أنْفُسِهِمْ لاَ تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ؛[۴۶] بگو: اى بندگان من كه بر خويشتن زياده روى روا داشته ايد! از رحمت خدا نوميد مشويد. در حقيقت، خدا همه گناهان را مى آمرزد كه او، خود آمرزنده مهربان است. [۴۷]
۴. اعمال صالح
به یقین، تکالیف الهی در قالب انجام واجبات و ترک محرمات، جدای از امتحان بندگی ما، نقش مهمی در ایجاد آرامش انسان خواهد داشت. قرآن به ما دستور می دهد که از نماز و روزه کمک بگیریم. (بقره/۴۵) خداوند در قرآن، هم ایمان را از مؤمنان طلب می کند و هم عمل صالح را از ایشان انتظار دارد. در نگاه قرآن، هم حُسن فعلی و هم حُسن فاعلی، هر دو، راه رسیدن به سعادت و آرامش است. گناه، خسران آور و اضطراب زاست؛ اما انجام اعمال صالح، آرام بخش مي باشد. ازاين روست كه انسان با انجام دستورات خداوند، آرامش پيدا مي كند.
امام صادق-علیه السلام- برای زدودن غم وغصه ها می فرماید:
مَا يَمْنَعُ أحَدَكُمْ إِذَا دَخَلَ عَلَيْهِ غَمٌ مِنْ غُمُومِ الدُّنْيَا أنْ يَتَوَضَّأ ثُمَّ يَدْخُلَ الْمَسْجِدَ فَيَرْكَعَ رَكْعَتَيْنِ يَدْعُو اللَّهَ فِيهِمَا أمَا سَمِعْتَ اللَّهَ يَقُولُ : وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ؛[۴۸] چه چیزی مانع می شود که وقتی غم و غصه ای از غصه های دنیا بر یکی از شما وارد شد، وضو بگیرد و سپس به مسجد برود و دو رکعت نماز بخواند و از خدا بخواهد. آیا نشنیده ای که خداوند می فرماید: از نماز و روزه کمک بگیرید.
در آیات و روایات اسلامی، آرامش دادن به دیگران به عنوان یک عمل صالح، عامل مهمی در دستیابی به آرامش حقیقی در زندگی است. امیر مؤمنان-علیه السلام- به کمیل بن زیاد می فرماید:
يَا كُمَيْلُ! مُرْ أهْلَكَ أنْ يَرُوحُوا فِي كَسْبِ الْمَكَارِمِ وَ يُدْلِجُوا فِي حَاجَةِ مَنْ هُوَ نَائِمٌ فَوَالَّذِي وَسِعَ سَمْعُهُ الْأصْوَاتَ مَا مِنْ أحَدٍ أوْدَعَ قَلْباً سُرُوراً إِلَّا وَ خَلَقَ اللَّهُ لَهُ مِنْ ذَلِكَ السُّرُورِ لُطْفاً فَإِذَا نَزَلَتْ بِهِ نَائِبَةٌ جَرَى إِلَيْهَا كَالْمَاءِ فِي انْحِدَارِهِ حَتَّى يَطْرُدَهَا عَنْهُ كَمَا تُطْرَدُ غَرِيبَةُ الْإِبِل؛[۴۹]
ای کمیل! خانواده ات را دستور ده که روزها را در به دست آوردن بزرگواری، و شب ها را در رفع نیاز خفتگان بکوشند. سوگند به خدایی که تمام صداها را می شنود، هرکس دلی را شاد کند، خداوند از آن شادی، لطفی بر او قرار دهد که هنگام مصیبت، چون آب زلالی بر او ببارد و تلخی مصیبت را بزداید؛ چنان که شتر غریبه را از چراگاه دور سازد.
همان گونه که اعمال عبادی و عمل صالح باعث آرامش انسان است، گناه نیز موجب سلب آرامش می شود. رسول گرامي اسلام-صلی الله علیه و آله- در پاسخ به وابصة بن معبد که از نیکی و گناه سؤال کرده بود، فرمود:
... الْبِرُّ مَا اطْمَأنَّتْ إِلَيْهِ النَّفْسُ وَ الْبِرُّ مَا اطْمَأنَّ بِهِ الصَّدْرُ وَ الْإِثْمُ مَا تَرَدَّدَ فِي الصَّدْرِ وَ جَالَ فِي الْقَلْب؛[۵۰] نیکی، آن چیزی است که نفس و سینه آدمي به واسطه آن آرامش می یابد و گناه، چیزی است که در سینه انسان شک ایجاد می کند و در قلب جولان می دهد.
نتیجه انجام درست تکالیف الهی و بندگی خالصانه خداوند، رسیدن به آرامش ابدی است؛ چنان که امام راحل-رحمه الله- در وصیت نامه خود فرموده اند:
با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا، از خدمت خواهران و برادران مرخص ، و به سوی جایگاه ابدی سفر می کنم . و به دعای خیر شما احتیاج مبرم دارم . و از خدای رحمان و رحیم می خواهم که عذرم را در کوتاهی خدمت و قصور و تقصیر بپذیرد. [۵۱]
منبع: ره توشه رمضان ۱۳۹۴
پی نوشت:
--------------------------------
*مدرّس دانشگاه تفرش و کاشان.
[۱]. انعام، آیه ۸۲.
[۲]. علی اکبر دهخدا، فرهنگ دهخدا، ج ۱، ص ۹۸.
[۳]. حسن انوری، فرهنگ سخن، ج ۱، ص ۷۴.
[۴]. مرکز فرهنگ و معارف قرآن، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۱، ص ۱۵۳.
[۵]. احمد ابن فارس، معجم مقايیس اللغه، ج ۳، ص ۸۸.
[۶]. محمد بن مکرم ابن منظور، لسان العرب، ج ۱۳، ص ۲۱۱.
[۷]. حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات، ص ۵۲۴.
[۸]. مرکز فرهنگ و معارف قرآن، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۱، ص ۱۵۸.
[۹]. مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج ۱۰، ص ۲۱۴.
[۱۰]. علی اکبر قرشی، قاموس قرآن، ج ۱، ص ۱۲۸ .
[۱۱]. مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج ۱۰، ص ۲۱۱.
[۱۲]. آل عمران، آیه ۱۵۱.
[۱۳]. يونس، آیه ۶۲ ـ ۶۳.
[۱۴]. فتح، آیه ۴.
[۱۵]. انعام، آیه ۹۶.
[۱۶]. مجلسی، بحار الأنوار، ج ۷۵، ص ۴۵۳.
[۱۷]. أنعام، آیه ۸۲.
۲. رعد، آیه ۲۸.
۳. سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۱، ص ۳۵۵.
[۱۸]. بقره، آیه ۱۲۵.
[۱۹]. احزاب، آیه ۴۱.
[۲۰]. اعراف، آیه ۲۰۵.
[۲۱]. دعاي كميل.
[۲۲]. کهف، آیه ۲۸.
[۲۳]. شیخ صدوق، الخصال، ج ۱، ص ۷۳.
[۲۴]. طه، آیه ۱۲۴.
[۲۵]. حجر، آیه ۹.
[۲۶]. کلینی، الکافی، ج ۲، باب ثواب قرائة القرآن، ص ۶۱۲.
[۲۷]. عبدالله جوادی آملی، تسنیم، ج ۷، ص ۵۳۲.
[۲۸]. غافر، آیه ۱۹.
[۲۹]. ملا محسن فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ج ۵، ص ۱۸۸.
[۳۰]. جمعه، آیه ۹.
[۳۱]. طه، آیه ۱۴.
[۳۲]. شیخ صدوق، الخصال، ج ۱، ص ۱۲۵.
[۳۳]. کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۴۶۶.
[۳۴]. انبیاء، آیه ۸۳ ـ ۸۴.
[۳۵]. کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۴۸۷.
[۳۶]. شیخ صدوق، الخصال، ج ۲، ص ۶۲۱.
[۳۷]. علی احمد پناهی، راهکارهای ایجاد آرامش روان در زندگی فردی از منظر روایات ، مجله معرفت، ش ۷۵، ص ۱۹.
[۳۸]. بقره، آیه ۱۸۶.
[۳۹]. عباس پسندیده، رضایت از زندگی، ص ۲۴۷.
[۴۰]. بقره، آیه ۱۱۲.
[۴۱]. علي بن محمد ليثي واسطي، عيون الحكم و المواعظ، ص ۴۳۸.
[۴۲]. محمد بن علی کراجکی، کنز الفوائد، ج ۲، ص ۱۶۳.
[۴۳]. تمیمی آمدی، تصنیف غرر الحکم ودرر الکلم، ص ۳۶۷.
[۴۴]. محمد بن ابراهیم شیرازی (ملا صدرا)، شرح اصول کافی، ج ۱، ص ۹.
[۴۵]. شیخ مفید، الامالی، ص ۴۲.
[۴۶]. زمر، آیه ۵۳.
[۴۷]. شیخ عباس قمی در اواخر کتاب منازل الآخره داستان هایی از توبه کنندگان را نقل می کند که خواندنی است.
[۴۸]. حرّ عاملی، وسائل الشيعه، ج ۸، ص ۱۳۸.
[۴۹]. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص ۵۱۳.
[۵۰]. حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۱۶۶.
[۵۱]. روح الله موسوی خمینی، وصیت نامه سیاسی ـ الهی.
نظرات شما عزیزان: